جدول جو
جدول جو

معنی ارته بات - جستجوی لغت در جدول جو

ارته بات(اَ تَ)
نام پدر فرنازاتر رئیس هندوان در جنگ خشیارشا با یونانیان. (ایران باستان ص 733)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ تَ)
وی از جانب کوروش بزرگ هخامنشی به حکومت کاپادوکیه منصوب گردید. (ایران باستان ص 460)
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
ارتاباذ. ارتاباز. اردباز. نام چند تن ایرانی:
1- فرمانده سپاه خشیارشا. وی در جنگ خشیارشا با یونانیان، شرکت داشت (480 قبل از میلاد) و با تدبیر خویش در عقب نشینی، 40000 سربازی را که در جنگ پلاته شرکت داشتند نجات بخشید. رجوع به ارته باذ پسر فرناس شود. 2- فرمانده سپاه داریوش سوم. وی شجاعانه در جنگ اربل ّ جنگید و اسکندر او راحاکم باختر (باکتریان) کرد (330 قبل از میلاد)
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
پسر فرناس معاصر خشیارشا. او در دربار ایران مورد توجه بود و خشیارشا را تا هلس پونت با شصت هزار تن مشایعت کرد و چون بازگشت بمطیع کردن اهالی پتی د پرداخت، زیرا مردم آن ناحیه بعد از حرکت خشیارشا از یونان از اطاعت پارس خارج شده بودند. او شهر مزبور را محاصره کرد و تی مکسن یکی از مدیران شهر با او قرار داد که شهر را تسلیم کند. چنانکه بعدها معلوم شد مکاتبۀ این شخص با ارته باذ بدین نحو بعمل می آمد که مراسلات را به تیر وصل میکردند، بطوری که (پر) تیر باشد و آن را بجائی که لازم بود، می انداختند. روزی یکی از چنین تیرها منحرف شد و بشانۀ یکی از اهالی فرودآمده او را مجروح کرد. مردم دور زخمی جمع شدند و وقتی که تیر را بلند کردند، نامه ای یافتند و آنرا نزد مدیران شهر، که در این موقع یکجا اجتماع کرده بودند بردند. از مضمون نامه معلوم شد که تی مکسن مواضعه با ارته باذ دارد، ولی بملاحظاتی قرار گذاردند که او را مقصر ندانند. محاصره سه ماه طول کشید و روزی مدّ شدیدی در دریا روی داد که مدتی بطول انجامید. پارسیان چون دیدند قسمت هائی از دریا که در زیر آب بود آنگاه مبدل بباتلاقهائی شد، خواستند بشهر پالّن بروند، ولی پس از اینکه دو خمس راه پیمودند جزری روی داد که بر اثر آن تمام این اراضی مبدل بدریا شد و از پارسیان آنان که نمیتوانستند شنا کنند در آب غرق و عده ای که شنا میتوانستند بدست اهالی پوتی د بقتل رسیدند، چه اهالی همینکه پارسیان را در آب دیدند قایقها به آب انداخته بکشتار ایشان پرداختند. پس از آن ارته باذ با باقیماندۀ سپاه خود نزد مردونیه که در تسّالی بود، رفت. سپس ارته باذ از لشکر مردونیه جدا شد و بطرف بیزانس رفت. هنگامی که از تسالی عبور میکرد اهالی با نهایت گرمی او را پذیرفتند. او بعد با عجله از تسالی گذشته بمقدونیه درآمد و از آنجا به تراکیه شد و راه را میان بر کرده خود را به بیزانس رسانید و از راه هلس پونت به آسیاشد. در این حرکت ارته باذ از پلانه تا هلس پونت عده بسیار از سپاهیان او چه از گرسنگی و چه از حملۀ اهالی تراکیه تلف شدند. رجوع به ایران باستان ص 828 و 829 و 847 و 854 و 857 و 861 و 864 و 895 و 896 شود
از سران ولاه عهد داریوش سوم هخامنشی و او پدر سه دختر بود:
1- برسین زن مم نن سردار یونانی اخس که بعد زن غیرعقدی اسکندر شد و از او پسری یافت بنام هرکول یا هراکلس. 2- آرتونیس، بقول آرّیان یا ماریا بقول فلوطرخس (پلوتارک) ، که زن اومن گردید. 3- ارته کام بقول آریان، که زن بطلمیوس شد و این بطلمیوس، ساموفیلاکس نام داشت و او جزبطلمیوس پسر لاگس والی مصر است. و ظاهراً اوست که شوهر یکی از سه خواهر داریوش سوم بود که در دربار نفوذ بسیار داشت. (ایران باستان ص 1320 و 1322 و 1432 و1434 و 1437 و 1439 و 1440 و 1449 و 1954 و 2018 و 2044)
از سران معاصر اردشیر دوّم هخامنشی. وی یکی از سه سردار ایرانی است که با آری برزن همدست شده بر اردشیر دوم یاغی شدند. (ایران باستان ص 1047، 1147، 2131 و 2132)
از بزرگان پارس معاصر کوروش بزرگ هخامنشی. وی خود را از بنی اعمام کوروش میدانست. وی از جانب کوروش نزد مادیها فرستاده شد تا امر کیاکسار را ابلاغ کند
یا ارتاوزد. نام بسیاری از شاهان ارمنستان و مشهورترین آنان، پسر تیگران (50 قبل از میلاد) است. وی آنتوان را بفریفت و در جنگی که بر ضد پارت ها کرد شکست یافت و سپس تریمویر روم او رابمصر کشاند و در آنجا کله اپاتر فرمان داد او را بسال 30 قبل از میلاد بکشتند. و رجوع به ایران باستان ص 2301و 2352 شود.
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
ارته کاما. دختر ارته باذ (معاصر اخس و داریوش سوم). وی بقول آرّیان زن بطلمیوس ساموفیلاکس شد. (ایران باستان ص 1883 و 2018 و 2019)
لغت نامه دهخدا
تصویری از التهابات
تصویر التهابات
جمع التهاب
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع دهستان علی آباد قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی